mavara
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, توسط mansour |

روح انسانها پس از مرگ در قالب بدن برزخي يا مثالي كه مشابه بدن مادي قبل ازمرگ است قرار ميگيرد.با اين تفاوت كه اين بدن تا قيامت مرگ ندارد واز بين نميرود.جنس اين بدن مانند خيال وجادو ميماند و مادي نيست.

در عالم برزخ  سه گونه محيط زندگي قرار دارد، :بسيار خوب ، متوسط و بسيار بد. در متون مذهبي از محيط بسيار خوب به نام بهشت ياد شده ،كه به بهشت هاي  آسمانهاي هفتگانه تعلق دارد .امكانات ومزاياي بهشت آسمان هفتم از همه بهتر است و در آسمانهاي پايين تر امكانات به تدريج كم ميشود.

بيت المعمور ،درخت طوبي،رود هاي كوثر ورحمت ودرخت سدرةالمنتهي در اين بهشت آسمان هفتم قرار دارد.اين بهشت جاي حضرت ابراهيم، پيامبر اكرم (ص) شهدا وصديقين است. افرادي كه به بالاترين درجه روحاني ميرسند تا برپا شدن قيامت در اين بهشت به سر خواهند برد.

 قسمتي از فرمايشات رسول اكرم در مورد اين بهشت :

       سپس باجبرئیل به بیت المعموروارد شدیم درآن مکان دورکعت نمازخواندم .برخی ازامتم رادیدم که لباس نوپوشیده اندوبرخی دیگرلباس کهنه پوشیده ولباس نورا دردست داشتند گروه اول بامن واردبیت المعمورشدند وکهنه پوشان درجای خودماندند.به جلوی خودنگریستم دو رود را دیدم .ازجبرئیل پرسیدم نامشان چیست گفت:  اولی کوثرو دومی رحمت  نام دارد.به کنارشان رفتم ازآب کوثرکمی نوشیدم وازآب رحمت خودراشستم تااینکه هردورود در برابرم ایستادند.

 دردوطرف بهشت خانه های خودواهل بیتم رادیدم که خا کش مثل عطر گلها خوش بو بود دختری رادیدم که درحوض بهشتی شنامی کرد.
پرسیدم:ای دخترفرزندکیستی؟گفت:فرزندزیدبن حارثه هستم. نگاهی به مرغان بهشتی نمودم آنقدربزرگ بودند       که اندازه شان قد شتربود.به اناربهشت نگریستم ،همانندزنگ کلیسا بودنددرهمان نزدیکی درختی را دیدم که اگرپرنده ای قصد دورزد نش راداشت بایدهفصد سال پرواز می کرد.
شاخه ها یش درتمام خانه های بهشت بودازجبرئیل پرسیدم:این چه درختیست؟گفت: این درخت طوبی است. خداوندآن رابه بندگان صالح خودوعده داده وفرمود:( طوبی و سرانجام نیک برای آنان است) سوره رعدآیه۲۹

بعد به درخت سدرالمنتهی رسیدم(سدرالمنتهی حد نهایی کارهای شایسته بندگان است مانند پیامبران و صالحين وامامان شیعه )  وقتی که به آن درخت رسیدیم جبرئیل ایستادودیگربا من نیامدبه پشت خودنگاه کردم وگفتم:چرابامن نمی آیی؟  جبرئیل پاسخ داد:من دیگرازاین درخت جلوتر نمی توانم بیایم زمانی که خداوندپیامی   رامی خواهد برای پیامبری بفرستد ،من دراین مکان می ایستم وبا خدا سخن می گویم.

در بخشهايي از قرآن كريم  از مشخصات بهشتي صحبت شده است كه جاودان است،ودر بخشهايي ديگر  وقتي از بهشت صحبت ميشود به  جاوداني آن اشاره نشده،كه به نظر ميرسد مربوط به  بهشت برزخي  شامل مفاهيم زير باشد:

_در زير آن رودها در جريان است.

_با دستبندهاي طلا وجامهايي سبز از پرنيان نازك حرير واستبرق برسريرها تكيه زده اند.

_مثل بهشت مانند باغي است كه داراي جويهايي از شير وباده وعسل وميوه وبالاتر از همه آمرزش است.

آيه  آخر داراي چند كليد وازه است كه به روشني به عالم برزخ دلالت  ميكند.كلمه "مثل "به مثالي بودن عالم برزخ بسيار نزديك است وكلمه آمرزش معمولا براي عالم برزخ به كار ميرود.جوبهاي شير وغيره نيز در عالم مثال تحقق پذير تر است.

  وقتى روح در قالب مثالى قرار گرفت، به عالم ارواح ملحق مى گردد. اگر از مؤمنان باشد به وادى السلام که همان بهشت دنیایى است پرواز مى کند. ارواح مؤ منان کلا در آن جا جمع و در ناز و نعمت اند. هر چیزى که در بهشت آخرتى موجود است نمونه اى از آن در بهشت برزخى موجود مى باشد. در آن جا، انواع میوه ها و نهرها، آبها و شرابها، غلامان و خادمان، زنان زیبا و حورالعین، انواع زینت و زیورها، باغ ها و بوستان ها، کاخ ‌ها و منزل ها تخت ها و فرش ها و پرده هاى استبرق و ابریشمى و هر چیزى که تصور شود در آن جا موجود است.
وقتى ارواح مؤ منان به آن جا داخل مى شوند، از میوه هاى رنگارنگ مى خورند، از آبها و چشمه هاى عسل، از شیر و شراب و کوثر و سلسبیل مى آشامند، با زنان زیباى بهشتى و حورالعین ازدواج مى کنند و در کاخ ‌ها و منزل هاي بهشت قرار مى گیرند، غلامان و خادمان آنان را خدمت مى کنند، از حله ها و زیورهاى بهشتى مى پوشند، تاج هاى بهشتى بر سر مى گذارند، حلقه حلقه دور هم مى نشینند و حکایت نفس مى کنند و به دیدن یک دیگر مى روند مانند وقتى که در دنیا بودند، عیش مى کنند و لذت مى برند.
فرقى که بهشت برزخى با عالم دنیا دارد، این است که در آن جا تکلیف عبادت و بندگى از انسان برداشته مى شود، سختى و مشکلات وجود ندارد، کسالت و خستگى انسان از بین مى رود، پیرى و ناتوانى جاى خود را به جوانى و قدرت تبدیل مى کند، دردسر و درد اعضاء و جوارح نمى باشد، کمبود و جیره بندى مواد غذایى به چشم نمى خورد، شکایت از کسى نمى شود، ظلم و ستم، حق کشى و ضایع کردن حق دیگران معنى ندارد، از خوردن و آشامیدن خسته نمى شوند، از کیف کردن و لذت بردن بى حال نمى گردند، از زیاد خوردن و زیاد آشامیدن شکمشان پر نمى شود، از زیادى رفت و آمد خسته نمى گردند، از کمبود وسایل زندگى و پذیرایى ناله و فریاد نمى کنند.                                                                
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم تیر 1391ساعت 18:49  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
بهشت آدم وحوا

-بهشت آدم وحوا

 در مورد مكان بهشت آدم وحوا تعابير مختلفي وجود دارد ولي احتمالا در مكاني در  همين زمين بوده است.    

 اين بهشت ظاهرا باغي  يا محيطي سر سبز با هوايي متعادل و دسترسي به خوراكيها و ميو ه هاي مورد نياز

بوده و گفته شده است كه بخشي از ملكوت در اين بهشت قابل درك ورويت بوده است. براي ديد بشر بعد از تخلف آدم وحوا اتفاقي افتاده. به اين معني كه از ديدن و ارتباط  مستقيم با ملكوت محروم ولي ديد ظاهري آنها تبديل به ديد كنوني بشر شده است، كه منجر به شناخت زشتيهاي بدن شده است. وبه نظر ميرسد از نعمتهاي غذايي هم محروم شده واز محل زندگي خود كه در بلندي بوده به پايين سرازير شده اند. يك احتمال ديگر براي كلمه (هبوط) داده شده كه به معني تنزل درجه و تواناييهاست.

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, توسط mansour |

ريشه كلمه شیطان  «شطن» به معنی مخالفت است ‌كه  به هر موجود طغیانگر ي از جن وانس اطلاق ميشود.
در قرآن كلمه ی شیطان  به سه صورت آمده است:

- شیطان بدون الف ولام؛ كه می تواند شامل هر فردی از شیاطین جن و انس، بشود

- الشیطان همراه با الف و لام؛ كه به معنی خاص یعنی ابلیس آمده است،

 شیاطین به صورت جمع؛ كه منظور شياطين جن وانس ميباشد.

ابلیس:

ابلیس از كلمه ی (ابلاس) و به معنای یأس و ناامیدی است.  ابلیس را به این نام می خوانند چون از رحمت خدا ناامید شد.

امام رضا علیه السلام فرمودند:" نام ابلیس، «حرث یا حارث» بوده است. و ابلیس نامیده شد زیرا از رحمت خدا مأیوس گردید."

ابليس  كه از اجنه بود قبل از خلقت بشر به خاطر عبادت زياد خدا به درجات بالاي قرب الهي رسيد، تا جايي كه در صف فرشتگان به تسبيح خدا مشغول بود.در آن زمان اجنه به تناسب درجه تعالي كه هر يك به دست آورده بودند، اجازه ترقي تا آسمانهاي هفتگانه را داشتند،كه بعد از طغيان شيطان از اين امتياز محروم شدند،ودر زمان بعثت رسول اكرم ونزول قرآن كريم اين توانيي آنها كاهش بيشتري پيدا كرد.

پس از خلقت بشر حارث كه از بزرگان جن بود واجنه را كاملترين مخلوق خدا ميدانست،نتوانست خلق اين موجود جديد (آدم) را تحمل كند واو به همراهي عدهاي از پيروان جن اوبه مخالفت باخداوند متعال رو آوردندوعلت آن را برتر بودن جوهر وجودي آنان كه از آتش بود از خاك ولجني كه آدم از آن خلق شده بود بيان كردند.اين تكبر تا به جايي ادامه يافتن كه حتي پس ازتبين علت خلق بشر توسط خداوند وبروز كمالت بشر با اصرار بر نا فرماني موجب غضب خداوند بزرگ را فراهم كردند.با تمرد حارث از سجده به آدم شيطان ناميده شد وچون از مراتب بالا رانده وجايگاه خود را  در عذاب الهي ديد نا اميد  ومايوس از نجات شدو ابليس هم ناميده شد.

شيطان مايوس از رحمت الهي از خداوند تقاضا كرد تا به او عمر طولاني بدهد و قسم خورد كه فرزندان آدم را گمراه كند . خداوند نيز وعده پر كردن دوزخ را ازپيروان جن وانس شيطان داد.قبول درخواست شيطان به علت نا فرماني آدم وهمسرش از دستور خدا واستحقاق قرار گرفتن در آزمونهاي متعدد در  طول زندگي براي به دست آوردن بهشت بود جايي كه با اغفال شيطان واشتباه خودش به سادگي از دست داد.

   او دشمن قسم خورده ی بشریت است. توصیه و سفارش اكید خداوند به بندگانش این است که: «به درستی كه شیطان (ابلیس) دشمن شماست پس او را دشمن بدارید.»

شياطين جن با گمراه كردن آدمي  اورا جزء لشكر خود قرار ميده اند وشياطين جن وانس از اينجا تشكيل ميگردد.
همه  شیاطین تابع دستورت ابلیس بوده و تحت فرماندهی او هستند. قرآن كریم از این گروه بعنوان حزب شیطان (ابلیس) نام می برد.
«شیطان (ابلیس) بر آنها چیره شده پس یاد خدا را از خاطرشان برده است، ‌آنان حزب شیطانند. آگاه باش كه حزب شیطان همان زیان كارانند».


 

فرزندان  شيطان وسر دستگان شياطين جن:

 

1-وَلْها یا ولهان: او مامور طهارت و نماز و عبادت است.او انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است .نمازدیگری شروع کن ، وضوی تو ناقص بود دومرتبه تجدید کن.گاهی در سجده در بدن انسان چیزی می دمد ، به طوری که انسان خیال می کند وضوی او باطل شده و مجبور شود دومرتبه وضو بگیرد.
۲-هَفاف:ماموریت دارد که در بیایان ها و صحرا ها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید.
۳-زلنبور(یارکتبور): که آن موکل بازاری ها است.لغویات و دروغ ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.آنها هم برای این که جنس خود را به فروش رسانند آن اعمال را انجام می دهند.
۴-ثبر:در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود ، صورت خراشیدن ، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.
۵-ابیض: انبیا را وسوسه می کند. یا مامور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن ،خونها ریخته می شود.
۶-اعورا: کارش تحریک شهوات در مردان و زنان است و آنها را به حرکت در می آورد ! و انسان را وادار به زنا می کند.عور همان شیطانی است که برصیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند و بعد او را به قتل رساند.
۷-داسم:همواره مراقب خانه هاست.وقتی انسان وارد خانه شود و سلام نکرد و نام خدا را نگوید با او وارد خانه می شود و آنقدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ای ایجاد نماید.و اهل خانه را به جان هم می اندازد.هرگاه انسان وارد خانه شد و سلام نکرد و ناراحتی پیدا شد باید بگوید ( داسم، داسم، اعوذبالله منه )
۸-مطرش یا مشوط و یا وشوط:کار او پراکنده کردن دروغ و یا دروغهایی که از خود جعل کرده است و حقیقت ندارد.
۹-قَنْذَر:او نظارت بر خانه افراد می کند هرکس چهل روز در خانه طنبور(نوعی آلت موسیقی)داشته باشد ، غیرت را از او برمی دارد ، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.
۱۰-دهّار:ماموریت او آزار مومنان در خواب است.به طوری که انسان در خواب ،خوابهای وحشتناک می بیند و یا در خواب به شکل زنان نا محرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.
۱۱-اقبض:وظیفه او تخم گذاری است.روزی سی عدد تخم می گذارد . ده عدد در مشرق ده عدد در مغرب و ده عدد در وسط زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریتها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسا نند.
۱۲-تمریح:امام صادق (ع) فرمود: برای ابلیس-در گمراه ساختن افراد- کمک کننده ای است به نام (تمریح) و در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.
۱۳-قَزح:ابن کوا از امیرالمومنین (ع) از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمودند: قوس و قزح مگو؟! زیرا نام شیطان ((قزح)) است بلکه بگو ((قوس اله و قوس الرحمن)).
۱۴-زوّال:مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق (ع) بودم و از مردانی که دارای مرض ((ابنه)) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمودند:(( زوال )) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند و ایشان را مبتلا به آن مرض می شوند.
۱۵-لاقیس:او یکی از دختران شیطان است و کارش وادار کردن زنان به مساحقه و هم جنس بازی زنان است.او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد . یعقوب بن جعفر می گوید: مردی از حضرت صادق (ع) از مساحقه بازی زن با زن دیگر پرسید : حضرت در حالی که تکیه کرده بود نشست و فرمود: زن زیر و زن رو- هردو ملعون اند. پس از آن فرمود: خدا بکشد((لاقیس)) دختر ابلیس را که چه عمل زشتی را برای زنها آورد.آن مرد گفت: این کار اهل عراق است؟ حضرت فرمود: سوگند به خدا که این عمل در زمان رسول خدا(ص) بود قبل از اینکه در عراق باشد.
۱۶-مُتکَوَّن:شکل خود را تغییر می دهد و خود را بصورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و به این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.
۱۷-مُذَهّب:خود را بصورت های مختلفی در می آورد مگر به صورت پیغمبر و وصی او .مردم را به هر وسیله که بتواند گمراه می کند.
۱۸-خنزب:بین نمازگزار و نمازش حائل می شود..یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند.در خبر است که عثمان بن ابی العاص در خدمت حضرت رسول(ص) عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حائل می شود و حضور قلب را از من می گیرد . حضرت جواب داد: نام آن شیطان  (خنزب)است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.
۱۹-مِقلاص:موکل قمار است.قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند.به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنها به وجود می آورد.
۲۰-طَرطَبه:یکی از دختران آن ملعون می باشد .کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند.
+ نوشته شده در  شنبه هفتم مرداد 1391ساعت 19:10  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
جن

"والجان خلقناه من قبل من نارالسموم" (سوره الحجر آيه 27)

همانطور كه از متن اين آيه مشخص ميشود، زمان خلقت جن قبل از خلقت آدم بوده و به مدت

نا معلومي جن قبل از انسان هوشمندترين مخلوق غير ملكوتي خدا بر روي زمين بوده است.

در مورد جنس جن امام جعفر صادق(ع) ميفرمايند:خداوند سموم را آفريد كه آتشي است بدون دود و حرارت، واز سموم جن را آفريد. نام اولين جن شومان بود. وازاو و همسرش  ساير جنها بوجود آمدند.

در مورد روح جن وچگونگي ارتباط روح وجسم جن در جايي صحبت به ميان نيامده و كلا" در مورد خلقت جن و ابعاد روحي وجسمي آن اطلاعات زيادي در دسترس نيست ولي از داستانهاي نقل شده در مورد ارتباط بشر با جن ،قرابت زيادي بين روحيات جن وبشر استنباط ميگردد. در اين باره به داستاني در مورد خلقت جن توجه فرماييد كه درستي آن مشخص نيست:

هنگامی که زمان ایجاد عالم و نشاه جنیان فرارسید ، سه امین از امنای فرشتگان در فلک اول توجهی کرده سپس از کارگزارانشان (از آسمان دوم ) آنچه را اینها در آفرینش و ایجاد نیازمند بدانند گرفته و پس از آن به آسمانها فرود آمدند و از کارگزاران دو ( فرشته ) از آسمان دوم و ششم آنجا گرفتند و به ارکان و عناصر فرود آمدند و محل را آماده ساختند .

آنان (سه امین)را سه امین دیگر در پی آمد و از کارگزارانشان از آسمان دوم آنچه را که نیاز بدان (در نش و ایجاد) داشتند گرفتند و به آسمان سوم و پنجم آنجا فرود آمدند و دو فرشته دیگر گرفتند و به آسمان ششم گذر کردند و کارگزار دیگری از فرشتگان گرفته و به ارکان و عناصر فرود آمدند تا تسویه و پرداخت را کامل نمایند ، در این حا شش فرشته باقیمانده فرود آمده و بقیه کارگزاران را که در آسمان دوم و در آسمانها بودند بر گرفتند .

 بنا بر این همه گان بر توصیه و پرداخت این نشاه (به فرمان علیم و دانای حکیم ) گرد آمدند.

وچون نشاه جن به پایان آمد و کالبدش برپا گشت . روح از عالم امر توجهی کرد و در آن صورت روحی دمید که به سبب وجود آن در وی حیات ساری گشت و برخاست و زبان به ثنا و ستایش آنکس که پدیدش آورده است به زبان فطرتی که بر آن سرشته شده است گشود .

و در خویش عزت و عظمتی دید که نه سببش را میدانست و نه برآن کس که بدان (عزت و عظت)افتخار  میورزد زیرا آنجا مخلوق دیگری از عالم طبایع جز خودش نبود از این روی عابد پروردگارش و مصمم بر عزت و افتخار خویش و متواضع و فروتن نسبت به ربوبیت ایجاد کننده اش ( بدانچه که نشاه اش بر آن سرشته شده) باقیمانده تا اینکه آدم خلق شد . (دانستنیها و داستانهایی در مورد جن ص 62)

 از متن اين داستان چنين برميايد كه مواد تشكيل دهنده جن از آسمان دوم تهيه شده است.دراين صورت آتشي كه جن از آن خلق شده با آتش اين عالم ممكن است فرق داشته باشد.شايد هم آنچه از آسمان دوم تهيه شده با آتش  (سموم) آميخته شده  است.

در قرآن مجيد از كلمه "مارج" كه همان شعله رنگين وبدون دود آتش است به عنوان ماده ساخت وخلقت جن ياد شده است. بامطالعه تركيبات شعله آتش ميتوان  دريافت كه بيشترين مواد آن  را كربن،گازهاي CO2،CO واكسيزن تشكيل ميدهد، اگركربن را بيشرين ماده تشكيل دهنده جسم جن بدانيم  ،به اشيايي مانند الماس برميخوريم كه شكلي متفاوت از كربن شعله دارند و ميتوان به تركيبي آلي از كربن فكر كرد كه با چشم ديده نمي شود ولي داراي جسم است. به هر صورت اين تركيب هر چه باشد توانايي حمل روح جن را دارد كه خود موجب توانايي هايي خارق العاده از ديد بشري شده است.ابو علي سينادر کتاب (حدود) خود می نويسد : "جن حيوانی است هوائی،ناطق،دارای جسم و قدرت تشکل باشکال مختلفه".

براي آشنايي بيشتر با جن مشخصات تعريف شده آنها را به شرح ذيل جمع آوري كرده ايم:

-داراي نر و ماده است .

_ زاد و ولد ميكند .

_داراي دسته بندي و سلسه مراتب اجتماعي مانند انسانها است .

-داراي مسلمان وكافر وغيره هستند.

-به انواع ساده ، وتكامل يافته وبسيار تكامل يافته قابل تعريف هستند .

-برخي از آنها در زمينه هاي منفي تكامل پيدا كرده اند ، كه شامل ديو وساير موجودات عجيب وغريب و جنهاي مرتبت با ساحران ويا خداي بعضي از اديان مانند مصريان و اديان بدوي وسرخپوستان ميشود.

- توانايي صدمه زدن به انسان را ندارند مگر به اذن خدا كه درمورد گنهكاران رخ ميدهدو يا اشتباه انسان در  ايجادارتباط با آنها كه موجب فرو ريختن حفاظ الهي بشر ميشود.

-قبل از بعثت پيامبر اكرم انواع تكامل يافته يا متبحر آنهادربرخي از اسمانهاي هفتگانه نفوذ ميكردند ويا به شكل انسان ظاهر ميشدند ،كه بعد از بعثت پيامبر در اين امور محدود شده اند.

- برخي از آنان داراي قدرت نفوذ به جسم انسان وحيوانات و تسخير آنها را به صورت كامل يا مقطعي دارند.

-از نام وقدرت خدا هراس دارند ويا به آن بسيار احترام ميگذارند.

-داراي عمر واطلاعات بيشتري از انسان هستندوافراد مسن آنهاپخته تر وبا تجربه تر از انسانهاعمل ميكنند.

-با توجه به آشنايي با بعضي از امور ملكوتي و اطلاعاتي ، حدسها وپيشگوييهاي خود را به عنوان غيب به جادو گران مرتبط با خود ميدهند كه اين كارموجب گول خوردن وافزايش طرفداران آنها  ميشود.

- افراد تكامل يافته جن ،علم وصنعت را از انسانها آموخته و با اطلاعات وقدرت نيمه ملكوتي آميخته و باقدرت كاربري زياد( مخصوصا توسط القاء مطلب به ذهن انسانها)  مصداق اين ضرب المثل " به عقل جن هم نمي رسد" هستند.

-از نظر خدا جن مكلف است ومجازات ميبيند ويا پاداش دريافت ميكندو درعالم آخرت در بهشت يا جهنم قرار ميگيرد.

-داراي پيامبراني از جنس خود هستند كه از پيامبران بشر تبعيت ميكنند.

-چرخه حياتي آنها از نظر تنفس ،تغذيه وتاثير پذيري از محيط اطراف زياد مشخص نيست. ولي در صورت تصور كم شدن از مواد بدن آنها احتمالا از مواد و مشتقات گاز هاي كربني تغذيه ميكنند و  به آن وابستگي دارند.
+ نوشته شده در  شنبه هفتم مرداد 1391ساعت 19:8  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
جن

"والجان خلقناه من قبل من نارالسموم" (سوره الحجر آيه 27)

همانطور كه از متن اين آيه مشخص ميشود، زمان خلقت جن قبل از خلقت آدم بوده و به مدت

نا معلومي جن قبل از انسان هوشمندترين مخلوق غير ملكوتي خدا بر روي زمين بوده است.

در مورد جنس جن امام جعفر صادق(ع) ميفرمايند:خداوند سموم را آفريد كه آتشي است بدون دود و حرارت، واز سموم جن را آفريد. نام اولين جن شومان بود. وازاو و همسرش  ساير جنها بوجود آمدند.

در مورد روح جن وچگونگي ارتباط روح وجسم جن در جايي صحبت به ميان نيامده و كلا" در مورد خلقت جن و ابعاد روحي وجسمي آن اطلاعات زيادي در دسترس نيست ولي از داستانهاي نقل شده در مورد ارتباط بشر با جن ،قرابت زيادي بين روحيات جن وبشر استنباط ميگردد. در اين باره به داستاني در مورد خلقت جن توجه فرماييد كه درستي آن مشخص نيست:

هنگامی که زمان ایجاد عالم و نشاه جنیان فرارسید ، سه امین از امنای فرشتگان در فلک اول توجهی کرده سپس از کارگزارانشان (از آسمان دوم ) آنچه را اینها در آفرینش و ایجاد نیازمند بدانند گرفته و پس از آن به آسمانها فرود آمدند و از کارگزاران دو ( فرشته ) از آسمان دوم و ششم آنجا گرفتند و به ارکان و عناصر فرود آمدند و محل را آماده ساختند .

آنان (سه امین)را سه امین دیگر در پی آمد و از کارگزارانشان از آسمان دوم آنچه را که نیاز بدان (در نش و ایجاد) داشتند گرفتند و به آسمان سوم و پنجم آنجا فرود آمدند و دو فرشته دیگر گرفتند و به آسمان ششم گذر کردند و کارگزار دیگری از فرشتگان گرفته و به ارکان و عناصر فرود آمدند تا تسویه و پرداخت را کامل نمایند ، در این حا شش فرشته باقیمانده فرود آمده و بقیه کارگزاران را که در آسمان دوم و در آسمانها بودند بر گرفتند .

 بنا بر این همه گان بر توصیه و پرداخت این نشاه (به فرمان علیم و دانای حکیم ) گرد آمدند.

وچون نشاه جن به پایان آمد و کالبدش برپا گشت . روح از عالم امر توجهی کرد و در آن صورت روحی دمید که به سبب وجود آن در وی حیات ساری گشت و برخاست و زبان به ثنا و ستایش آنکس که پدیدش آورده است به زبان فطرتی که بر آن سرشته شده است گشود .

و در خویش عزت و عظمتی دید که نه سببش را میدانست و نه برآن کس که بدان (عزت و عظت)افتخار  میورزد زیرا آنجا مخلوق دیگری از عالم طبایع جز خودش نبود از این روی عابد پروردگارش و مصمم بر عزت و افتخار خویش و متواضع و فروتن نسبت به ربوبیت ایجاد کننده اش ( بدانچه که نشاه اش بر آن سرشته شده) باقیمانده تا اینکه آدم خلق شد . (دانستنیها و داستانهایی در مورد جن ص 62)

 از متن اين داستان چنين برميايد كه مواد تشكيل دهنده جن از آسمان دوم تهيه شده است.دراين صورت آتشي كه جن از آن خلق شده با آتش اين عالم ممكن است فرق داشته باشد.شايد هم آنچه از آسمان دوم تهيه شده با آتش  (سموم) آميخته شده  است.

در قرآن مجيد از كلمه "مارج" كه همان شعله رنگين وبدون دود آتش است به عنوان ماده ساخت وخلقت جن ياد شده است. بامطالعه تركيبات شعله آتش ميتوان  دريافت كه بيشترين مواد آن  را كربن،گازهاي CO2،CO واكسيزن تشكيل ميدهد، اگركربن را بيشرين ماده تشكيل دهنده جسم جن بدانيم  ،به اشيايي مانند الماس برميخوريم كه شكلي متفاوت از كربن شعله دارند و ميتوان به تركيبي آلي از كربن فكر كرد كه با چشم ديده نمي شود ولي داراي جسم است. به هر صورت اين تركيب هر چه باشد توانايي حمل روح جن را دارد كه خود موجب توانايي هايي خارق العاده از ديد بشري شده است.ابو علي سينادر کتاب (حدود) خود می نويسد : "جن حيوانی است هوائی،ناطق،دارای جسم و قدرت تشکل باشکال مختلفه".

براي آشنايي بيشتر با جن مشخصات تعريف شده آنها را به شرح ذيل جمع آوري كرده ايم:

-داراي نر و ماده است .

_ زاد و ولد ميكند .

_داراي دسته بندي و سلسه مراتب اجتماعي مانند انسانها است .

-داراي مسلمان وكافر وغيره هستند.

-به انواع ساده ، وتكامل يافته وبسيار تكامل يافته قابل تعريف هستند .

-برخي از آنها در زمينه هاي منفي تكامل پيدا كرده اند ، كه شامل ديو وساير موجودات عجيب وغريب و جنهاي مرتبت با ساحران ويا خداي بعضي از اديان مانند مصريان و اديان بدوي وسرخپوستان ميشود.

- توانايي صدمه زدن به انسان را ندارند مگر به اذن خدا كه درمورد گنهكاران رخ ميدهدو يا اشتباه انسان در  ايجادارتباط با آنها كه موجب فرو ريختن حفاظ الهي بشر ميشود.

-قبل از بعثت پيامبر اكرم انواع تكامل يافته يا متبحر آنهادربرخي از اسمانهاي هفتگانه نفوذ ميكردند ويا به شكل انسان ظاهر ميشدند ،كه بعد از بعثت پيامبر در اين امور محدود شده اند.

- برخي از آنان داراي قدرت نفوذ به جسم انسان وحيوانات و تسخير آنها را به صورت كامل يا مقطعي دارند.

-از نام وقدرت خدا هراس دارند ويا به آن بسيار احترام ميگذارند.

-داراي عمر واطلاعات بيشتري از انسان هستندوافراد مسن آنهاپخته تر وبا تجربه تر از انسانهاعمل ميكنند.

-با توجه به آشنايي با بعضي از امور ملكوتي و اطلاعاتي ، حدسها وپيشگوييهاي خود را به عنوان غيب به جادو گران مرتبط با خود ميدهند كه اين كارموجب گول خوردن وافزايش طرفداران آنها  ميشود.

- افراد تكامل يافته جن ،علم وصنعت را از انسانها آموخته و با اطلاعات وقدرت نيمه ملكوتي آميخته و باقدرت كاربري زياد( مخصوصا توسط القاء مطلب به ذهن انسانها)  مصداق اين ضرب المثل " به عقل جن هم نمي رسد" هستند.

-از نظر خدا جن مكلف است ومجازات ميبيند ويا پاداش دريافت ميكندو درعالم آخرت در بهشت يا جهنم قرار ميگيرد.

-داراي پيامبراني از جنس خود هستند كه از پيامبران بشر تبعيت ميكنند.

-چرخه حياتي آنها از نظر تنفس ،تغذيه وتاثير پذيري از محيط اطراف زياد مشخص نيست. ولي در صورت تصور كم شدن از مواد بدن آنها احتمالا از مواد و مشتقات گاز هاي كربني تغذيه ميكنند و  به آن وابستگي دارند.
+ نوشته شده در  شنبه هفتم مرداد 1391ساعت 19:8  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
جهنم جاویدان

جهنم جاويدان

 همه انبياء واديان الهي  در مورد عاقبت وخيم گناه واعمال زشت به مردم هشدار داده اند.

گنهكاران به ميزان گناهي كه انجام داد ه اند مجازات ميشوند. اين مجازاتها بر اساس آيات قران مجيد شامل اين موارد ميباشد:

_ به قعر جهنم پرتاب ميشوند

_ به جهنم كشده ميشوند ، چه بد كشيدني

_از موهاي پيشاني وپاهايشان گرفته به دوزخ پرتابشان ميكنند

_آتش سوزان

_آتش بزرگ

_آتشي كه زبانه ميكشد

_آتشي كه سرپوش دارد

_آتشي كه به رو كشيده ميشود

_آتش خرد كننده

_ باران آتش گوگرد

_آتش احيا شونده مكرر

_آتش خفت بار

_زنجير بر گردن در آتش

_آتشي كه سوختش مردم وسنگهاست

_آتشي كه پرده هايش آنان را در بر ميگيرد

_آبي از مس گداخته كه چهرهايشان را ميسوزاند

_رسوايي بزرگ ،خفت ،بدون فرياد رس، مورد تمسخر وسرزنش دايمي

_ توسط فرشتگان عذاب از فرار آنان جلوگيري وبه جايگاه خود پرتاب ميشوند

_پوست بريانشان با پوست جديد عوض ميشود

_چترهايي از آتش در بالا سر وطبقهايي از آتش در زير پا

_ تن پوشي از قير وچهرهاي از آتش

_آب جوشي كه روده ها را از هم مي پاشاند

_چهره هايشان در آتش زير رو ميشوند

_ فراموش ميشوند (كسي به ياد آنها نيست )بدانگونه كه در زندگي خدا را فراموش كردند

_جامه هايي از آتش دارند واز بالاي سرشان آب جوش ميريزد

_پشت وپهلو وپيشاني آنانرا با اندوخته هاي دريغ شده از خدا داغ كنند

_ مورد لعنت خدا قرار دارند

_آتشي كه به دلها ميرسد

_ستونهاي دراز وطولاني آتش آنها را در بر ميگيرد

_آتشي كه پوست سر وصورت را ميكند

_ميان جهنم و آب سوزان در رفت وآمدند

-ميان بادهاي سوزان و آب سوزان قرار دارند

_در سايه دودهاي متراكم وآتش زا كه نه خنك است نه آرام بخش

_از درخت زقوم ميخورند وشكمها را از آن پر ميكنند وروي آن از آب سوزان مينوشند

_از آب سوزان مينوشند وسيراب نميشوند

جهنم ودركات آن

 قرآن ميفرمايد:"جهنم ميعادگاه همه آنهاست.هفت دارد وبراي هر دري گروه معيني از آنها تقسيم شده اند"(حجر43-44)

علي (ع) ميفرمايد،جهنم داراي هفت در است، كه به صورت طبقه طبقه است،بعضي بر بالاي ديگر است.

سپس يكي از دستهايش را تقريبا روي ديگري گذاشت وفرمود:"اين چنين ،خداوندبهشت ها رادر كنار هم قرار داد، ولي طبقات جهنم روي همديگرند كه از همه پايين تر "جهنم" است، بالاي آن  " لظي " است وبر بالاي ان " حطمه " است وبر روي آن " سقر " قرار دارد. روي سقر  " جحيم " و روي آن " سعير " وبر بالاي آن " هاويه " قرار دارد.

 در مورد بهشت به نحوه قرار دادن دستهاي آن حضرت اگر توجه كنيد خواهي ديد يكي بالاتر ولي نه كاملا روي دست ديگر قرار دارد وبيشتر حالت اشراف را تداعي ميكند كه با آيات وروايات ديگر منطبق است.و نكته جالبتر قرينه بودن دستها هنگام قرار گرفتن روي هم است

كه در جهنم اين چنين نيست.

 هشدار مسيح  در باره جهنم

 در انجيل برنابا كه از معتبر ترين انجيلها نزد علماي اسلام است اين مطالب به نقل از حضرت مسيح(ع) در مورد جهنم آورده شده:

_ ميكاييل با شمشير خدا شيطان را صد هزار ضربه ميزند واو نخستين كسي است كه به جهنم انداخته ميشود.

_ اي شاگردان من دوزخ يكي است ورانده شدگان براي هميشه در آنجاشكنجه ميشوند.جز اينكه براي آن هفت دركه (طبقه) است ، كسي كه به پايين ترين آن برود عذاب سخت تري به او ميرسد.

_سخن من در باره شمشير ميكاييل درست است ،زيرا كسي كه جز يك گناه مرتكب نشده سزاور يك جهنم است، به همين جهت مغروران با اينكه در يك جهنمند گويا در صد يا هزار دوزخند وشيطان يك ميليون دوزخ را بچشد.

_در دوزخ هيچ نظم وقراري نيست، بلكه هراس وترس هميشگي است.اشعياي پيامبر ميگويد:زبانه آتش فرو نمي نشيند وكرمهايشان نميميرد و داوود گريان گفت ،بر ايشان برق وصاعقه وگوگرد و تند باد بسيار سختي ببارد.

_مردمي را تصور كنيدكه رنج ميكشند  وكسي نيست كه به حالشان دلسوزي كند بلكه همه ريشخندشان ميكنند.

_شكنجه گنهكاران بدست فرشتگاني است كه هيچ رحم ندارند. چه سخت است سرماي سوزاني كه زبانه آتش انرا كم نمي كند. وچه سخت است صداي دندانها وگريه وزاري.

_ آب اردن از اشكهايي كه از آنان جاري ميشود كمتر است. ودر آنجا به همه آفريدگان ، پدر و مادر وآفريدگار خودشان نفرين ميكنند.

طبقات جهنم از زبان مسيح(ع)

_پس همانطور كه گناه هفت نوع دارد در دوزخ هفت نوع شكنجه ديده ميشود

متكبر به علت اينكه خود را برتر از همه ميداند به پايين ترين طبقات رانده ميشود، در حاله كه به طبقات ديگر هم رفته ودرد ورنج آنها را نيز متحمل ميشود. و چون خود را از خدا برتر ميديده زير پاي شيطان وعوامل شيطان قرار ميگيرد ولگد مال ميشود.

حسود كه براي راحتي ونعمت مردم ناراحت وبه بلا ورنج ديگران خوشحال ميشود در طبقه ششمي فرو ميافتد د رآنجاست كه ازدهاي دوزخ بسيار بر او نيش زند واهالي آن طبقات براي درد وعذابش خوشحالي واز پايين نيافتادن او به طبقه هفتم اظهار تاسف ميكنند.

آزمند وحريص دنيا به  طبقه پنجم فرو ميافتد كه سراسر بينوايي و ذلت است وبه او ميگويند به يا آور كه دوست نداشتي در را محبت خدا چيزي بدهي ، از اين رو خدا هم نمي خواهد به تو چيزي برسد. وانواع عذابها به او ميرسد.بيچاره پس از زندگي راحت وپر نعمت به تنگندستي دچار وافسوس ميخورد كه كاش خيراتي داشت ونجات پيدا ميكرد.

شهوت ران به طبقه چهارم فرو ميافتد وهمانطور كه نعمت خدا را ضايع كرده به گندمي كه با پشگل شيطان پخته شده باشد ميماند.ازدهاي دوزخ به گردنش ميپيچد و اهل زنا با زنان دوزخي مجبور به همبستري هستند .زناني كه موهايشان مانند مار، چشمانشان مانند شراره آتش گوگرد ،دهانشان زهرناك وزبانشان تلخ وگزنده است. بدنشان از هر سو باقلاب احاطه شده وچنگالهايي مانند عقاب وناخنهايشان از تيغ واندام تناسليشان از آتش است.

تنبلها  به طبقه سوم ميافتند.درآنجا ساختمانها وكاخها فرو ميريزند زيرا سنگي نيست كه در جاي خود گذاشته شده باشند .سنگهاي بزرگ بر دوش گنهكاراني گذاشته ميشود كه دستهايشان آزاد نيست، زيرا تنبلي نيروي دستانشان را از بين برده وپاهايشان  با ازدهاي دوزخ بسته شده ورنج آورتر آنكه كه كه از پشت سر ملايكه عذاب آنها را به جلو رانده به زمين مياندازند ونه تنها كسي بة آنها كمك نميكند بلكه باري بر بارشان نيز افزوده ميشود.

شكم پرستان در طبقه دوم جاي دارند .در آنجا چيزي يافت نميشود كه خورده شود.دست وپاهاي آنان با غل وزنجير بسته شده ونميتوانند غذاي جهنمي را به راحتي بخورند. ازخوراكهاي آنان كرمها وعقربهايي است كه شكم انها را ازدرون متلاشي ميكنند وبيرون ميايند ومجددا  گرسنگان گنهكارآنها را ميخورند.  

تند خوها وخشمگينان به طبقه اول ميافتند ، جاييكه شياطين ونفرين شدگان ساير طبقات او را زبون داشته وزير لگد مياندازند. آنها را كتك زده و پا بر گردنشان ميگذارند با همه توهين ها نمي توا نند از خود دفاع كنند زير ادست وپايشان بسته وزبانشان نيز قلاب شده است.

 اگر چه مصداق عذاب جهنم براي  اين هفت دسته كه توسط حضرت مسيح ذكر شده با با مصاديق آيات وروايات مجازات گنهكاران  در اسلام تطابق ندارد ولي باكمي دقت متوجه ميشويم كه مصاديق ذكر شده مطلق نيست وبه عنوان نمونه گناهان مورد تاكيد آن پيامبر گرامي بيان شده . شايد هم مثلابتوان شرك ، كفر ونفاق كه از گناهان بزرگ در اسلام است در داخل گناه تكبر (بزرگتر ازخدا ديدن خود) تعبير كرد وقس علي هذا.
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم تیر 1391ساعت 18:54  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
کلمه جهنم و جهنم برزخی

 ريشه كلمه جهنم، واژه‌ایست  عبري  به نام هینوم است( درهٔ هینوم)، كه دره‌ای در بیرون از  اورشليم   است که راه به سمت بيت لحم  از آنجا پیموده می‌شود. کودکان زمانی در آنجا برای خدایی به نام مولوخ  قربانی می‌شده‌اند. و بعدها در آنجا آتشی متداوم در گرفت. ازین رو تصویری شد برای دوزخ(شئول در عبری) مکانی برای محکومیت و انقراض گنهکاران. "جهنم دره" كه در زبان فارسی متداول است، اشاره به اين تاريخ دارد.

جهنم برزخي

در باره جهنم  عالم برزخ در قرآن كريم بسيار كم اشاره شده است وتنها در آيه 46 سوره غافر در باره آل فرعون آمده است :

"آتش هر صبح وشام بر آنها عرضه ميشود وروزي كه قيامت بر پا شود ندا ميرسد آل فرعون را در سخت ترين عذابها وارد كنيد."

در اين آيه سرنوشت آل فرعون  در دو قسمت تبين شده است . درقسمت قبل از قيامت كه همان عالم برزخ ميباشد، گفته شده كه هر صبح وشام آتش بر آنان عرضه ميشود،در اينجا صحبتي از سوختن در آتش ويا ساير عذابها نيست واحتمالا گنهكاران در جوار آتش و حرارت آن قرار مي گيرند.در قسمت بعد از قيامت همه عذابهاي گفته شده در قرآن نصيب آنها خواهد شد كه شامل پايينترين سطح جهنم خواهد بود.  

در حديث معراج نيز رسول اكرم (ص) در آسمان دوم وقتي با مالك دوزخ مواجه ميشود فقط پرده جهنم كنار ميرود، واز داخل آن خبري به دست نميرسد . كه اين شرايط باآنچه كه در آيه 46 سوره غافر گفته شده شرايط مشابهي وجود دارد.

درآيات قرآن مجيد بيان شده است كه در قيامت بهشت وجهنم را مياورند يا نزديك ميشوند.

بر اين مبنا دو فرضيه متصور است. اول اينكه اين دو در عالم ماده هم اكنون وجود دارند يا در آينده خلق وبه صحنه دادكاه الهي نزديك ميشوند ،دوم اينكه در حال حاضر بهشت و جهنم وجود دارد ولي در عالم ملكوت هستند. يعني وجه ملكوتي آنان كه در حال حاضر وجود دارد كه در قيامت تبديل به وجه مادي ميشود تا با بدن مادي در گير سعادت يا شقاوت گردد .اين معني اخير بر آيت وروايات احاطه جهنم بر كافران در همين دنيا عليرغم بي اطلاعي آنان مطابقت دارد.

در مورد تطابق بهشت و جهنم برزخي با باطن بهشت و جهنم جاويدان در عالم ملكوت اطلاعي در دست نيست.واگر هم چنين امري محتمل باشدُبابرپاشدن قيامت موضوعيت آن از ميان ميرود.
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم تیر 1391ساعت 18:53  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید
بهشت جاویدان

3-بهشت جاودان

پس از برپا شدن قيامت وصحراي محشر و قرار گرفتن مخلوقات در برابر دادگاه الهي وعبو ر از صراط ،انسانهايي كه نجات پيدا ميكنند به بهشت جاودان منتقل ميشوند. بهشت جاودان در قرآن مجيد فردوس ناميده شده كه از نظر لغوي به پرديس فارس و پارادايس انگليسي نزديك است.

در اين بهشت انسانها با بدنهاي مادي در جهاني پر از نعمت  مادي آميخته با  مواهب ملكوتي مانند كمك فرشتگان وساير مخلوقات ملكوتي تا بي انتها به سر خواهند برد واز لذت قرب وشهود برخوردار خواهند بود.

در در سوره الرحمن دو بهشت با مشخصاتي بخصوص و دو بهشت ديگر  با مشخصاتي مشابه كه پايينتر از  دو بهشت اول قرار دارند به وضوح توصيف شده است.

در سوره واقعه نيز دو  نوع بهشت با دو دسته بندي متفاوت ،يكي براي السابقون وديگري براي اصحاب يمين تعريف شده است. كه احتمالا دو بهشت اول و برتر  ذكر شده  در سوره الرحمن  براي السابقون ودو بهشت پايينتر براي اصحاب يمين باشد.

 تعاريف زير با فرض تطابق وادغام دو تعريف سوره هاي رحمان و واقعه مطرح شده است.

دو بهشت اول يا بالا تر احتمالا  داراي اين مشخصات است:

_ تفكيك دو باغ با شرايط برابر به دو قسمت احتمالا براي تفكيك ساكنان آن  به علت درجه آنان ويا امتيازات روحاني وملكوتي هر بهشت باشد.

_داراي نعمتها ودرختان با طراوت هستند.

_دو رود در اين دو بهشت در جريان است.

_در آنها هر نوع ميوهاي وجود دارد.

فرشها وتكيه گاههايي از ديبا وابريشم دارند.

_مردان همسراني مانند ياقوت ومرجان و مانند مرواريد دارند كه هرگز با كسي تماس نداشته اند(احتمالا جديدا خلق شده اند).

_مجالس آنها در تختهايي صف كشيده وپيوسته يا متقابل هم برگزار ميشود.

_ ازشرابي لذيذ مينوشند كه نه مست ميكند ونه موجب درد سر ميشود.

-          گوشت پرنده از هر نوعي در دسترس است.

-          سخن بيهوده ولغو در آنجا گفته نميشود وفقط گفته ها سلامي است به همديگر(احتمالا شايد معني آن اين باشد كه در گفتارها امنيت وخير خواهي وجود دارد).

 

دو بهشت دوم  يا پايين تر احتمالا داراي اين مشخصات است:

_خرم وسبز هستند

_هر كدام داراي چشمه اي هستند(تسنيم وسلسبيل).

_داراي ميوهاي فراوان ازجمله خرما وانار هستند كه هرگز تمام وممنوع نميشود.

_داراي تختهايي با پوششي از بهترين وزيباترين پارچه هاي سبز رنگ هستند.

_ساكنان در زير درخت سدر بي خار ودرخت طلاح پر برگ وخوشبو با سايه هاي كشيده شده وگسترده قرار دارند.

_همسران مردان  بهشتي بلند قد و احتمالا از زنان زميني كه در افرينش جديد زيباتر وباكره شده اند هستند.اين زنان عاشق همسران خود ،خوشرو ، خوش صحبت وهم سنند.

_علاوه بر آن حوران بهشتي  كه قبلا با كسي تماس نگرفته اند در سراپرده يا خانه هاي مستور در اختيار شوهران خود هستند.
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم تیر 1391ساعت 18:51  توسط محمد علی ملکیان  |  نظر بدهید

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, توسط mansour |

سخت ترین مرحله حیات برزخی است.البته میزان این سختی برای افراد مختلف بستگی به میزان آمادگی  برای ورود به دنیای پس از مرگ وانس آنها با معنویات دارد .هر چه علاقه افراد به دنیا بیشتر باشد،سختی بیشتری را در این مرحله تحمل میکنند وافرادی که دارای ایمان واقعی هستند سختی  کمتری را تحمل میکنند. معمولاروح از پا شروع به ترک بدن میکند وبه تدریج سایر اعضاء از پایین با بالا از روح تهی میگردند تا روح ازسر کاملا بدن را ترک کند.

فرشتگان مرگ

 جدا کردن روح از بدن یا گرفتن جان بشر توسط چند فرشته (دو یا بیشتر) انجام میشود و عزراییل فقط روح انبیاء واولیاء الهی را میگیرد ودر سایر موارد این کار توسط فرشتگان تحت امرش انجام میشود.در بدترین حالت که مربوط به کافران است روح آنها با شکنجه و زدن بر صورت وپشت آنها و وعده عذاب از آنان جدا میشود و در بهترین حالت که مربوط به مومنان است، فرشتگان با خوشرویی روح را از بدن جدا و با  بشارت بهشت به متوفی، برای عبور از این مرحله به اوتقویت روحیه میدهند.

راحتی پس از مرگ

 پس از جدا شدن روح از بدن تمام ناراحتیهای دنیا خاتمه پیدا میکند.تمام امراض وناراحتیهای ناشی از نقص عضو یااشکالات مادرزادی از بین میرود.از طرف دیگربا وارد شدن به دنیای ماورالطبیعه پرده ها کنار رفته وبسیاری ازحقایق برای بشر معلوم میشود.گویا بشر همه چیزها را میداند .ارزشهای دنیوی رنگ میبازد و صفات آزاردهنده روح مانند حسادت، حرص،غضب وتکبر بی اثر میشود.رقابت برای آینده دیگر مفهوم ندارد زیرا روح از سرنوشت خود آگاه است و دیگر تغییری در آن نمیتواند ایجاد کند.تمام این شرایط ،راحتی بسیار زیادی را برای روح ایجاد میکند.این شرایط برای همه روحها یکسان است وفقط محیط اقامت در عالم برزخ برای همه افراد یکسان نیست ودارای مراتب و شرایط خوب وبد است.

حیات برزخی

 برزخ به معنی گذرگاه است که در اینجا مقصود گذرگاه بین زندگی دنیا وبر پا شدن روز قیامت است. با توجه به برپاشدن قیامت پس از خاتمه دنیا ،بنابرین در زمان حیات ما گذشتگان ما درحیات برزخی هستند وهنوز به بهشت وجهنم نرفته اند.

 زندگی برزخی افراد یکسان نیست وبه نحوه زندگی آنان در دنیا بستگی دارد. اگر در دنیا خدا پرست ونیکوکار بوده اند،زندگی برزخی خوبی دارند، ولی اگر کافر وبدکار بوده اند، روزگار برزخی دشواری را میگذرانند.

 بدن ارواح در برزخ از نوع بدن مادی نیست ولی مثل ومانند آن است.به عبارت دیگر همان بدن ولباسهای دنیاست ،ولی واقعی نیست وشبیه خواب و تخیل است.اراده بر آن تاثیر دارد ولی شامل قوانین سخت جهان مادی نیست .لباس و امکانات با توجه به رفاه و طبقه هر نفر براحتی تهیه وعوض میشود.برای حرکت وجابجایی ،اینکار با اراده کردن ویا وسایلی که محدودیتهای وسایل زمینی را ندارند انجام میشود وسختی جابجایی مانند دنیا وجود ندارد.البته همه افراد مجاز به رفتن به همه جا نیستند ومحدودیتهایی برای آن وجود دارد.

زمان دردنیای پس از مرگ

 زمان وبعد های سه گانه در جهان ماورالطبیعه متفاوت با جهان مادی است.ذکر این مطلب به خاطر تجسم وضعیت وشرایط متوفی است .ممکن است کارهایی ازآنان که به نظر ما باید  طی چند ساعت انجام شود، پس ازمرگ با مقیاس مادر یک چشم به هم زدن انجام شود یا سالها طول بکشد.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 دی 1392برچسب:, توسط mansour |

رابطه فرکانس بدن معتادان به محرک متامفتامین و ریتالین و بیش فعالی و بهم ریختن دل روده سیم های برق و تلفن
حتما شما هم با این مسله روبرو شده اید که بسیاری از معتادان به متامفتامین با این ادعا که مغز انها تحت تاثیر کنترل امواج معناطیسی است روبرو شده اید
این افراد دل روده هرچه سیم برق و کلید برق تلفن  است در می اورند
خوب  شما اگر باشید حتما می گوید طرف توهم زده است
اگر شما یک پزشک روانشناس هم باشید و با  معتاد به  شیشه ای که عنوان می کند مغز او را  با امواج مغناطیسی می خواهند  کنترل کنند  روبرو بشوید باز هم خواهید گفت  او دچار توهم شده است
 بسیاری از این معتادان باکشف چیزی های در خانه خود که انها را وسائل کنترل کننده مغز می دانند و احتمالا متعلق به سیستم های جاسوسی است  حتی ممکن است به وزارت اطلاعات هم چندین بار  زنگ بزنند  
اگر فرد سالمی که هیچ گونه ماده مخدری مصرف  نکرده باشد و ادعا کند وقتی مقابل کامپیوتر و یا تلویزیون می نشیند  ناگهان صدایی در مغزش می شنود که به او فرمانی می دهد  حتما خواهید گفت اعصابش خراب است و یا توهم زده است
امشب بعد از رفتن به منزل یک مصرف کننده به مخدر متامفتامین و دیدین وضعیت کلید و پریز ها ناگهان به یاد تحقیقات سالها قبل خودم افتادم و بلافاصله بعد از برگشتن  انها را دوباره مرور و این پست را می نویسم
حالا اگر یک پزشکی به شما بگوید بله مغز معتادان به شیشه تحت تاثیر امواج است و امواجی از سیم برق و تلفن و تلویزیون  روی مغز  و کنتزل رفتار انها اثر گذاشته است شما چه می گوید؟
حتما خواهید گفت دکتره خودش شیشه ای است و توهم زده است

اگر امروز من به شما بگویم که به عنوان یک پزشک متخصص  در زمینه مواد مخدر دارای وسائلی مثل  یک میدان سنج مغناطیسی (شامپ متر ) چندین  مولتی متر دیجیتال  یک فرکانس  متر دیجیتال یک گیگاهرتزی 1GHz و  اسیلوسکوپ و کلی ابزار الکترونیکی در رابطه با اندازه گیری فرکانس ومیدانهای الکترومگنتیک   هستم  به شما بگویم  اکثر معتادان به مخدر متامفتامین راست می گویند و مغز انها تحت تاثیر امواج برق و امواج رادیویی و تحریک  میدان های الکترومغناطیسی  magnetic stimulation   است  ایا شما باز هم می گوید شمای  پزشک هم توهم زده اید  ؟
استفاده از(تی ام اس )(TMS( Transcranial magnetic stimulation بجای ...


آیا افزایش دوپامین همیشه توهم می دهد
ایا فقط معتادان به مخدر شیشه  توهم کنترل  با امواج مغزی را دارند

اصلا تا کنون فکر کرده اید که چرا بعضی از مصرف کننده های شیشه ناگهان دچار این توهم می شوند و شروع به تخریب وسائل برقی می کنند اما گروهی دیگر از معتادان به شیشه  که دچار توهم  الکترومغناطسی  می شوند  دست به تخریب  کلید پریز نمی زنند ؟؟
اگر من به شما بگویم موارد مشابه زیادی را در افرادی که ریتالین مصرف کرده اند دیده ام  باز هم می گوید انها هم  به علت استفاده از ریتالین  و افزایش دوپامین مغز توهم زده اند
قبل از اینکه بخواهم وارد مبحث علمی و توضیحات ان بشوم به شما می گویم
اگر معتاد به  شیشه ای را دارید که این کار را می کند به من معرفی کنید ظرف یک ماه او را برای همیشه  با گارانتی چند ساله ترک می دهم اما
اگر معتاد به شیشه ای دارید که دچار سوظن به دیگران  یا همسرش است ولی یک دانه کلید پریز برق خانه اش را باز نکرده است او را  به کمپ ترک اعتیاد بفرستید و مزاحم من نشوید ؟
فرق این دو معتاد چیست ؟

گروه اول اغلب بیماران بیش فعالی هستند که بیماری انها تشخیص داده نشده است و بعد از یک شکست عاطفی مثل طلاق یا مرگ مادر وغیره رو به مصرف ماده مخدر متامفتامین اورده اند و در زندگی به اصطلاح دست به اچار بوده اند و به قول خودشان نابغه های بودند که نبوغ انها کشف نشده است  این افراد قبل از اعتیاد دارای کار مشخص و اکثرا فنی تخصصی بوده و دارای اطلاعات عمومی بیشتری از گروه دوم هستند و حتی در زمان اعتیاد به متامفتامین کتاب هم مطالعه می کنند این افراد با درجه کمتری دچار توهم شنوایی  هستند و غالبا هیچ وقت دچار توهم بینایی زیادی نمی شوند  هذیان های گفتاری انها وپارانوئید بودن شان بیشتر در زمینه های غیر احساسی است
این افراد منزوی گوشه گیر و تنها هستند و دوستی ندارند و ارتباطات اجتماعی انها بسیار کم است و خود دور بودن از اجتماع تداوام اعتیاد انها را بیشتر و امکان رابطه جنسی را کاهش می دهد و اصلا به مسائل جنسی توجه زیادی ندارند   اغلب انها دارای زمینه های مذهبی هستند که به راحتی می توان  از ان به عنوان یک انگیزه موثر در درمان کمک گرفت  
درمان بیش فعالی این افراد می تواند به راحتی انها را از اعتیاد به متامفتامین باز دارد

گروه دوم کسانی هستند که اطلاعات عمومی زیاد و تخصصی ندارند و برای کسب لذت رو به استفاده از مواد مخدر اورده اند و ارتباطات جنسی انها زیاد است و افکار انها بیشتر در حول مسائل جنسی است ,و هیچ اعتقاد مذهبی و دینی یا ندارند یا ظاهری است و اهل مطالعه و کتاب نیستد و بیشتر به دیدن فیلم های غیر اخلاقی علاقمند هستند
 
ایا میدان های الکترومغناطیسی و اهنربا بر روی ترشح دوپامین در مغز اثر می گذارد

اثرات تسلا
صد در صد ما همین امروز با استفاده از دستگاه های موسوم به تی ام اس TMS با ایجاد میدان های قوی اهنربایی روی مغز افراد افسرده مغز انها را وادار به تحریک ترشح دوپامین ونوروترانمسترهای در مغز می کنیم اما ما این کار را با استفاده از یک نقشه خاص و تمرکزدادن قدرت مغناطیس بر روی ناحیه مخصوی از مغز قرار میدهیم
اخطار
اگر مصرف کننده متامفتامین یا ریتالین و یا کوکائین هستید بعد از مصرف و در موقع خواب نزدیک دیوار و پریز برق و تلویزیون و وسایلی که دارای سیم پیچ (یخچال فریز چرخ گوشت واکمن رسیور ) نخوابید و هرگونه شارژر موبایل و خود موبایل حتی بدون وصل به برق را از خود دور نگهدارید 50 سانتیمتر حداقل فاصله امن است چون توهمات شما زیاد می شود
در خانه ماندن مصرف کننده های مواد محرک ریسک توهم را افزایش می دهد
6 نفر افراد سالم  غیر معتاد در تهران  بطور ناگهانی دچارتوهم  الکترومغناطیسی شدند انها مدعی هستند تحت سلطه صداهای غیبی قرار دارند

قویترین فرضیه قاضی جرائم رایانه ای پایتخت در تحقیقات علمی حدس اثرات امواج الکترومغاطیسی ناشی از پروژه هارپ امریکا است

آلاسکا مقر فرماندهی پروژه هارپ که دنیا را به خطر انداخته است
  شش نفر ادعاهای عجیبی دارند انها اصرار می کنند هر چه دیده و شنیده اند توهم نیست ومی گویند تحت سلطه صداهای غیبی هستند که از سمت دستگاه های برقی بیرون می اید هستند
    6 زن و مرد تهرانی در سطح های فرهنگی و اجتماعی متفاوت ماجرای شگفت انگیزی را پیش روی دادیار دادسرای جرائم رایانه ای گذاشته اند.
    یکی می گوید با ستاره نیما در عالم غیب حرف می زند و جالب اینکه او هر چه دستور می دهد باید انجام بدهد، دیگری ادعاهای جالب تری دارد وی می گوید اصلاً کامپیوتر ندارد، اما با شرایط مشابهی روبه رو است.
    شاید شنیدن داستان های خارق العاده این 6 زن و مرد تصوری به وجود آورد که آنان توهم دارند، اما این یک واقعیت است و خیلی ها در سراسر جهان با چنین مشکلاتی مواجه هستند.
شاید یکی از پیچیده ترین معماهای جهان شنیده شدن صدای موتوسیکلتی باشد که هر لحظه دورتر می شود و در کل اروپا همه آن را شنیده اند خصوصاً در جزیره ای واقع در جنوبی ترین بخش این قاره و هنوز هیچ کس نمی داند این صدای غریب چیست؟!
    از سال ها پیش در دادسراهای مختلف تهران و ایران پرونده هایی کلید خورده است که در آن مقامات قضایی و پلیس به نیروهای متافیزیکی برخورده​اند و هیچ گاه منبع این صداها و نورها مشخص نشده است.
    این بار وقتی 6 زن و مرد با ادعاهای مشابه و در فاصله های زمانی خاص به طرح شکایت پرداختند دادیار پرونده برای نخستین بار به تحقیقات علمی پرداخت و خود را در برابر یک پرونده اقتصادی معروف و البته مخرب دید که کل جهان را زیر سیطره خود فرو برده است.
    
    
    نیروهای غیبی
    نخستین بار مرد جوانی به شعبه دوم دادسرای ناحیه 31 جرائم رایانه ای تهران مراجعه کرد و ادعای عجیبی را پیش روی دادیار قرار داد. وی گفت: چندماه پیش در خانه ام نشسته بودم. وقتی به کامپیوتری که در گوشه اتاقم بود خیره شدم ناگهان سروصداهای عجیبی را در گوشم شنیدم. صداهای ترسناکی بود که مرا تحت تاثیر قرار داد و می خواست مرا اسیر خواسته های خود کند. در برابر این صداها هیچ مقاومتی نمی توانستم انجام بدهم. ناخواسته تسخیر شده بودم و باید تن به خواسته های صداها می دادم.
    وی ادامه داد: صدای چند بازیگر سینما و تلویزیون بود که از من می خواست تسلیم خواسته هایشان شوم. آن روز پشت کامپیوتر نشستم باز هم صداهای بازیگران مشهور سینما به سراغم آمدند و درخواست های عجیبی داشتند که باورکردنی نبود. صداها کاملاً مرا تسخیر کرده بودند. هیچ اراده ای از خودم نداشتم. وحشت به جانم افتاده بود. این صداها در زندگی ام تاثیر بدی گذاشته بود. می ترسیدم از خانه بیرون بروم چون باید هر کاری را با دستور آن صداها انجام می دادم. دیگر خسته شده ام. تصمیم گرفتم برای شکایت از این صداها به دادسرا بیایم.
    در حالی که ابتدا تصور می شد این مرد به خاطر مشکلات روحی و روانی چنین ادعاهایی دارد یا تحت تاثیر داروهای خواب آور و آرامبخش است، دادیار پرونده با شکایت دیگری مواجه شد. در حالی که بررسی ها ادامه داشت مرد دیگری شکایت مشابهی را پیش روی بازپرس قرار داد. این مرد گفت: مدت هاست که صداهای عجیبی در گوشم شنیده می شود تا جایی که آنها از من خواستند برای شکایت به دادسرا مراجعه کنم. وی ادامه داد: با وجودی که در خانه اینترنت و کامپیوتر نداریم، اما صداها از طریق دنیای مجازی وارد خانه مان می شوند و صداهایمان را شنود می کنند. تاثیر این صداها در زندگی مان به حدی است که باعث شده بین من و همسرم اختلاف پیش آید. همسرم مدت ها پیش مرا ترک کرد و به خانه پدری اش رفت. همسایه ها از طریق دنیای مجازی از زندگی مان با خبر بودند. من و همسرم را تهدید می کردند و اکنون هم مرا وادار می کنند هر کاری را انجام دهم. در برابر این صداها مقاومتی ندارم و نمی دانم چه باید کرد. هر روز به هم ریخته ام آنها به من دستور می دهند که تسلیم خواسته هایشان شوم و این وضع مرا کلافه کرده است.
    با این ادعاهای مشابه دادیار ترزی خود را در برابر شکایت هایی عجیبی دید که 2 مرد با شنیدن صداهای متافیزیکی هیچ کنترلی در زندگی خود نداشته و نمی توانند کارهای خود را اداره کنند. این مردان تابع نیروهای غیبی بودند. ادعای باورنکردنی این بود که یکی از 2 مرد حتی در خانه اش کامپیوتر و اینترنت نداشت ولی این شکایت را مطرح کرده بود. در شاخه نخست، دادیار جرائم رایانه ای به پلیس دستور داد تا به بررسی زندگی دو مرد مرموز دست بزنند. تحقیقات نشان می داد که این مردان، مواد روانگردان نیز مصرف می کنند و این توهمات می تواند زاییده خیال و تصورات فکری آنها باشد، اما واقعاً همین دلیل ادعاهای آنان بوده است؟!
    
    
    ادعاهای مشابه
    در حالی می رفت این پرونده ها از نظر تیم قضایی و پلیسی بسته شود، یک زن به دادسرای جرائم رایانه ای رفت و در ادعای مشابهی عنوان کرد: ذرات آب در همه جا هستند. این قطرات اختیار را از من گرفته اند. هر کاری می خواهم بکنم مانع می شوند و با دستورات عجیبی از من خواسته های غیر منطقی ای دارند. همه حرکات مرا تحت نظر گرفته اند و می خواهند من به کارهایی دست بزنم که هرگز در زندگی انجام نداده ام. آنها من و خانواده ام را تحت کنترل خود دارند و هر آنچه را انجام می دهیم می بینند. این قطرات مثل سنسور عمل می کنند هر کاری انجام می دهم هشدار می دهند. صداهای عجیبی دارند و مدام در گوشم نجوا می کنند.
    در حالی که بررسی ها درباره این ادعای جدید ادامه داشت، دادیار ترزی با شکایت مشابه دیگری نیز روبه رو شد که از صداهای متافیزیکی و نیروهای غیبی و تاثیرات آنان در زندگی اش داستانسرایی می کرد. این زن جوان پیش روی دادیار شعبه سوم دادسرای جرائم رایانه ای قرار گرفت و گفت: مدتی است که وقتی پشت کامپیوتر می نشینم و مشغول کار با دستگاه هستم بدنم می سوزد. اشعه هایی بدنم را می سوزاند و از درون آتش می گیرم. وقتی از کامپیوتر دور می شوم دیگر اشعه ها نمی توانند به من صدمه ای برسانند.
    پرونده ها خیلی پیچیده شده بودند، دادیار ترزی در برابر ادعاهایی قرار داشت که هر روز با روند عجیبی مطرح می شد.
    با شکایت های جدید دوباره پرونده تشکیل شد و بررسی های پلیسی نشان می داد که هیچ قطره ای در زندگی زن وجود ندارد که به صورت سنسور بخواهد عمل کند و باعث کنترل وی شود. در شاخه دیگر وقتی زن دیگری به پزشکی قانونی مراجعه کرد آزمایشات نشان داد اشعه های مطرح شده در پرونده که به وی صدمه رسانده است هیچ آثار بالینی ندارد و روی بدن وی آثار زخم مشاهده نشده است و احتمالاً به خاطر خوردن قرص های اعصاب و روان است که این دو زن در توهم و خیال خود بستر صداهای ناهنجار را در زندگی روزمره رواج داده اند و هیچ نیروی ماورایی در زندگی آنها رخنه نکرده است.
    درحالی که تصور می شد این شکایت ها تنها میان گروهی دیده می شود که در شرایط روحی مناسبی نیستند، اما مشابهت ادعاها عجیب و معمایی بود تا اینکه 2 ادعای دیگر مطرح شد که تحقیقات پلیسی و قضایی را مصمم کرد تا با باور به چنین حوادث شگفت انگیز آن را جدی بگیرند. یک زن و یک مرد دیگر که در رتبه های مهم کاری بودند و در تخصص خود نه تنها اسم و رسمی داشته، بلکه دارای شخصیت اجتماعی و فرهنگی مناسبی بودند در چنین مخمصه ای خود را گرفتار دیدند. ادعای این زن و مرد خیلی مشابه بودند، آنها گفتند: روی صفحه های مشکی کاغذ مردانی را می بینیم که هر ثانیه باهم در جنگ و ستیز هستند. مردان صفحه مشکی زندگی ما را کنترل می کنند وهر لحظه از ما خواسته هایی دارند. می دانند خانواده ما چه کارهایی انجام می دهند و حرف های ما را شنود می کنند. در گوشمان نجوا می کنند و خواسته هایشان را مطرح می کنند. آرامش را از ما سلب کردند و لحظه ای رهایمان نمی کنند دائماً در حال امر و نهی کردن هستند. تصمیم گرفته بودیم دیگر به صداهایشان توجهی نکنیم، ولی آنها ما را زیر نظر دارند و حرکات و رفتارهای دیگر اعضای خانواده مان را شرح می دهند.
    پرونده به مرحله باورنکردنی وعجیبی رسیده بود. دادیار ترزی پس از دو فرضیه نخست که ممکن بود این زنان و مردان از مواد روانگردان یا قرص های اعصاب استفاده کرده باشند با شکایت هایی مواجه شده بود که این زن و مرد هرگز در زندگی به سمت مواد یا نزد پزشک نرفته بودند. در فرضیه سوم دادیار جرائم رایانه ای تصور کرد ممکن است در خانه این افراد دستگاه های شنود یا دوربین کار گذاشته شده باشد و کسانی قصد آزار و اذیت روانی آنان را دارند. با این فرضیه کارآگاهان دستور یافتند تا در زندگی آنان رخنه کنند تا صداهای عجیب را رصد کنند. تحقیقات یک ماهه از خانه و محل کار این گروه از زنان و مردان نشان می داد که هیچ دستگاه و ابزاری در 500 متری آنها نصب نشده است تا کسی بتواند با این وسیله محرک فضای ماورایی در خانه و محل کار 6 زن و مرد باشد و آنها را آزار دهد.
    
    
    تحقیقات علمی
    دادیار ترزی که دید 3 فرضیه قضایی و پلیسی به گره کوری خورده است و مشخص نیست چه عواملی باعث چنین فضای مجازی شده دست به تحقیقات علمی گسترده ای زد و خود را در برابر فرضیه ترسناکی دید که می تواند تاثیرگذارترین عامل برای گرفتار شدن مردان و زنان سطح جهان در دام نیروهای متافیزیکی باشد.
    در این شاخه چنین به نظر می رسد که به جز این 6 زن و مرد گروه زیاد دیگری نیز در چنین شرایطی هستند اما نمی دانند باید چه کنند؟! یا خود را بیمار می دانند یا تحت تسلط کامل قرار می گیرند.
    شاید هیچ کس تصور نکند که یک پروژه اقتصادی مخرب توانسته نه تنها فضای مجازی را آلوده کند بلکه زندگی هزاران انسان و جانور دیگر را به خطر بیندازد.
    
    
    پروژه هارپ
    به دنبال مطالعاتی که دادیار ترزی داشت وی به یک پرونده به نام هارپ رسید. هارپ پروژه ای تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه و مطالعات معادن زیر زمینی رادیویی آیونوسفیر تاسیس شده است. ولی در واقع «پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگان» به منظور کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری شده است. این سیستم در حال حاضر از یک مجموعه آنتن های مخصوص -١٨٠ برج آنتن آلومینیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣ متر- تشکیل و روی زمین وسیعی به مساحت ٢٣ هزار مترمربع در آلاسکا نصب شده است.
    اصولاً امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادرند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فراتر رفته و به اعماق زمین نیز وارد شوند و عملکرد آن مانند «رادیو ترموگرافی» است که امروزه ژئولوژیست ها برای اکتشافات مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند. وقتی یک موج کوتاه «رادیو ترموگرافی» به داخل زمین فرستاده می شود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه در می آورد و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز می گرداند و ژئولوژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.
    در واقع این پروژه برای پیدا کردن مخازن زیرزمینی در سال ۱۹۹۳ توسط نیروی هوایی امریکا، نیروی دریایی امریکا، دانشگاه آلاسکا در فیربنکس، و نزدیک به ۱۵ دانشگاه امریکایی دیگر اداره و راه اندازی شد.
    
    
    نظریات متفاوت
    نظریات متعددی در مورد «خطرات پروژه» یا استفاده از این تاسیسات به عنوان یک سلاح تا کنون عنوان شده است. از ایجاد وقوع زمین لرزه های متعدد در مناطق مختلف جهان، تا کنترل آب و هوا ده ها ادعای مختلف در مورد پروژه هارپ عنوان شده است. مشهورترین این نظریات توطئه از طرف گزارش روزنامه پراودا در روسیه و نیز هوگو چاوز در سال ۲۰۱۰ میلادی مطرح شد که در آن مدعی شدند؛ امریکا با این تاسیسات زلزله هائیتی را خلق کرد.
    ایجاد موج ELF با فرکانس از ١ تا20 هرتز توسط آیونوسفیر که با برخورد امواج هارپ تولید شده و سپس به زمین فرستاده می شود و تا اعماق ٣٥ کیلومتری زمین نفوذ می کند که پس از برخورد به لایه های مختلف زیرزمینی تولید صدا کرده و در پی آن ایجاد زلزله می کند.
    شاید ندانید30 دقیقه قبل از زلزله سیچوان در سال 2008 چین واکنش گداختگی آیونوسفیر در آسمان مشاهده شد که در پی آن زلزله هولناک ٨ ریشتری در آنجا به وقوع پیوست.
    هارپ با قابلیت تکنولوژی «ترموگرافی» می تواند کلیه اطلاعات معدن های زیر زمینی کره زمین را در اعماق کم شناسایی کند و کلیه تاسیسات زیر زمینی کشورهای دیگر را دقیقاً زیر مطالعه قرار دهد.
    ایجاد سونامی، خشکسالی، آتشفشان، سیل ها، توفان هایی نظیر توفان کاترینا در نیواورلئان، توفان گانو نیز تحت تاثیر همین پروژه است. در این پرونده انتقال نیروی برق از محل تاسیسات آن به نقطه دیگر از زمین و همچنین انتقال برق از زمین به ماهواره ها نیز صورت می گیرد.
    ایجاد اختلال در جریان برق و قطع برق شهری و اختلال در کار کامپیوتر هواپیماهای مسافربری، جت های جنگنده، کشتی ها، زیردریایی ها و غیره نیز از آثار مخرب پروژه هارپ است.
    ایجاد انفجار های عظیم زیرزمینی باقدرت بمب های اتمی و بدون تولید اشعه های
    رادیو اکتیو از خطرناک ترین آثار پروژه هارپ است و جالب ترین بخش را اختلال در عملکرد طبیعی آیونوسفیر که چرخش زمین را در کنترل دارد می دانیم که می تواند در آینده زمین را به نابودی بکشاند.
    ایجاد دیوارهای رادیویی ضد هواپیما و ضد موشک نیز یکی از قدرت های مورد استفاده از این پروژه است.
    دادیار ترزی به مهم ترین بخش پروژه هارپ رسید که در آن به ایجاد اختلال و کنترل فرکانس های نوری مغز در سطوحی به وسعت شهرها و کنترل انسان ها از راه دور و ایجاد غش و تولید وهم، در مغز انسان ها اشاره شده بود.
    می توان گفت که همه اسلحه های جنگی معمول و متداول امروزه در مقابله با این تکنولوژی جدید کاملاً متروکه است به گونه ای که هارپ می تواند با یک عملکرد کلیه کامپیوترها را از فاصله دور کنترل کند و مغز انسان را به تسخیر خود درآورد.
    در واقع هدایت کنندگان پروژه هارپ در آلاسکا نه تنها به جایی رسیده اند که زمین لرزه تولید می کنند بلکه توانسته اند برای اهدافشان روح و روان انسان ها را تحت تسلط بگیرند.
    
    
    هنوز ادامه دارد
    دادیار پرونده این 6 زن و مرد پروژه هارپ را قوی ترین فرضیه خود می داند که البته کاملاً مورد تایید نیست اما به نظر می رسد تعداد این زنان و مردان هر روز بیشتر خواهد شد و ماجرای تسخیرشدگان دنیای متافیزیکی هنوز ادامه دارد.